آوین جان❤آوین جان❤، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره
وب جان❤وب جان❤، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره
آجی جان❤آجی جان❤، تا این لحظه: 18 سال و 8 ماه سن داره

(◡‿◡✿)ⓐⓥⓘⓝ (◡‿◡✿)

آوین و پارسا دو عشق من

سلام به همه ی دوستای گلم امروز اومدم تا درباره ی پارسا کوچولوم حرف بزنم . بفرمایید ادامه مطلب آوین و پارسا پسر خاله گلم عشق دخترخاله من موندم خدا فکر قلب منو نکرده که تورو انقدر بامزه و شیرین آفریده.من فدای اون صورت و دست و پا های کوشولوت.فداااااااااااااای اون چشما دماغ و دهن.انقدددد خدا شیرین خلقت کرده که وقتی با اون چشای خوشکلت نگام میکنی برات دلم برات ضعف میره.خیلی بده که دزفول زندگی نمیکنی.به قول پدرجون(بابای مامان منوتو)انگار بی نهایت تا قند و بی نهایت کیلو عسل و بی نهایت کیلوشکرو باهم مخلوط کردن نو ازش در اومدی.آوینم رابطه اش با پارساتوووووپپپپپپپپه و وقتی که این نفس او...
5 تير 1394

کلمه هایی که میگی

سلاااااااااااااااااااااااااام خوبید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چه خبراااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ببخشید تو این غیبت کبری همه تون منتظرم بودید وایمکسمون سوخته الآنم اتفاقی به اینترنت دسترسی پیدا کردم کلمه هایی که میگی معنیاشون جلوشون نوشتم آبین:آوین تبین:ثمین ماما:مامان بابا:بابا پ  پ:آب ام:هرنوع خوراکی مات:ماست نینا:ندا یه توضیح بدم ندا معاون پرورشی مدرسه مامانم هستش که خییییییییییییلی اوینو دوست دارد آوینم اونو خیییییییییییییلی دوست داره مامانا: شیر پاکتی نه:نه
18 دی 1393

اولین سفرنامه آوین کوچولو

سلام امروز بعد از چند روز که از مسافرت برگشتیم اومدم تا پست مسافرت رو بذارم پس اگه مایلید بریم ادامه مطلب خوب براتون بگم که ما سه شنبه مصادف با 11شهریور 93 ساعت شش صبح از در خونمون حرکت کردیمو از راه اندیمشک رفتیم سر پلیس راه اندیمشک وایسادیم تا عموم بیاد وقتی عموم اومد حرکت کردیمو ساعت نه صبح بعد از پلدختر ایستادیم و صبحونه خوردیم واستراحت کردیم بعدشم دوباره حرکت کردیم و برای ناهار ساعت یک کرمانشاه موندیم و طاقبستان ناهار خوردیم طاقبستان خیلی زیبا بود منو پسر عموم که پنج سالشه بعد از ناهار رفتیمو طاقبستان رو از نزدیک دیدیم بدون بلیط!!!!!!!!!!!!!اونا هم که کلی دنبال ما گشتن قبل از اینکه اونا برگردن ما برگشتیم و انقدر منتطر موندیم تا برگ...
18 مهر 1393